نویسنده : کلاله قربانی
خلاصه رمان :
یکتا
دختر شر و شیطونی است که توی عروسی دوست خانوادگی شون با پسری به اسم سینا
آشنا می شه و ماجراهای زیادی رخ می ده … یکتا درگیر عشق دوست دوران کودکیش
پرهام می شه اما پرهام ظاھرا هیچ علاقه ای به اون نداره و به انگلیس که
اونجا زندگی می کرده برمی گرده… یکتا طی رفتارهای سینا و پرهام متوجه
خصومتی که بین این دو است می شه که البته این موضوع برمی گرده به چند سال
پیش… و بلآخره یکتا وقتی میفهمه که سینا عاشقش شده طی یک تصمیم آنی باهاش
ازدواج می کنه و بعد متوجه می شه که پرهام !…